یادداشت | آخرالزمان به رنگ سینمای یهود
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، تفکر ظهور حضرت حجت(عج) در میان شیعیان از سوی امامان معصوم علیهم السلام رسیده است و کیفیت آن را نیز توضیح دادهاند. در اندیشه مسیحیت، بازگشت عیسی علیه السلام یکی از باورهای غالب جامعه مسیحی است که همراه با شوق و انتظار است که در رساله اول و دوم پولس به خوبی منعکس شده است.
در انجيل متّا از زبان عيسى اين گونه نقل شده است: «شما نمىتوانيد زمان و موقع آمدن مرا بدانيد؛ زيرا اين فقط در يد قدرت خداست. هيچ بشرى از آن لحظه (زمان ظهور) آگاهى ندارد حتى فرشتگان، تنها خدا آگاه است.» يا آنكه در انجيل لوقا به نقل از مسيح چنين آمده است: «هميشه آماده باشيد، زيرا كه من زمانى مىآيم كه شما گمان نمىبريد.»
امام صادق علیه السلام اینگونه ظهور حضرت حجت را بشارت دادهاند: «رسول گرامى اسلام (ص) به على (ع) فرمود: آيا تو را بشارت ندهم؟ آيا تو را خبر ندهم؟ عرض كرد: بله، يا رسول الله. آن حضرت فرمود: هم اينك جبرئيل نزد من بود و مرا خبر داد قائمى كه در آخرالزمان ظهور مىكند و زمين را پر ازعدل و داد مىسازد - همان گونه كه از ظلم و جور آكنده شده - از نسل تو و از فرزندان حسين(ع) است.»
پایان تاریخ در دیدگاه یهودیان
ظهور حضرت حجت بدون شک همراه با مشکلات و سختیهای فراوانی است که بزرگترین آن جنگ آرمگدون و نبرد میان خیر و شر است. بر مبنای عقاید رایج یهودیان پایان تاریخ با حوادث زیر همراه است:
1- تجمع يهوديان پراكنده و تبعيد شده در اسرائيل
2- شكست همة دشمنان اسرائيل
3- ساخت معبد سوم در اورشليم (قدس) و از سرگيري آيين قرباني و امور معبد
4- تجديد حيات مردگان يا جذبه
5- و ظهور مسيحاي يهوديان كه پادشاه اسرائيل خواهد بود. او يهوديان اسرائيل را به اسباط اوليهشان تقسيم خواهد كرد. در اين زمان يأجوج پادشاه مأجوج به اسرائيل حمله ميكند. يأجوج كيست و ملت مأجوج كدام ملت است هنوز مشخص نيست.
مأجوج وارد جنگ بزرگي ميشود كه در آن بسياري از نيروهاي هر دو طرف كشته ميشوند و خداوند در آن مداخله نموده و يهوديان را نجات ميدهد. اين جنگ «آرماگدون» نام گرفته است. خداوند پس از اينكه اين دشمن را براي هميشه نابود كرد، همة نيروهاي اهريمني را از بين ميبرد. بعداز سال 6000 ، (هزارة هفتم) عصر قدوسيت، آسودگي، زندگي روحاني و صلح فراگير آغاز ميشود كه «اُلام هابا» نام دارد.
یهودیان برای زمینه سازی ظهور چه کردهاند
یهودیان معتقدند که باید برای ظهور مسیح، زمینهسازی کنند؛ یکی از این برنامهها تشکیل دولت مستقل یهودی است؛ اما یهودیان به تنهایی توان انجام این کار را نداشته و ندارند و به همین منظور داخل در سران کشورهای قدرتمند شدند و با استفاده از قدرت و نفوذ آنها توانستند دولت اسرائیل را تشکیل دهند. البته آنها معتقدند که این دولت باید در ارض مقدس (بیت المقدس) تشکیل شود و به همین منظور، جنگ با فلسطینیان را به منزله تسخیر بیت المقدس که متعلق به یهودیان است، آغاز کردند.
در سفر پیدایش از عهد عتیق، باب 12 آیه هفت خطاب به ابراهیم(ع) آمده است که «به ذریه تو این زمین را میبخشیم» اگر به خود بقبولانیم که این آیات تحریف نشدهاند و صهیونیستها برای استفاده ابزاری از این آیات تفسیر به رای نکردهاند، با کمی تفکر روشن میشود که اعراب و پغمبر اسلام(ص) نیز از نسل حضرت ابراهیم(ع) هستند و این سرزمین مختص یهودیان نیست. البته در قرآن نیز آیهای با چنین بحثی مطرح است.
ولی در تفاسیر اینطور آمده که تا زمانی بنی اسرائیل وارث این سرزمین بود که در راه خدا متحمل رنج و سختی و عذاب شده بود ولی پس از آن که برای بار دوم سرپیچی کرد، خداوند آنها را مورد عذاب قرار داد و هر چه در اختیار داشتند، ستاند.
برنامه بعدی پس از غالب شدن بر مسجد الاقصی تخریب آنجا و بنا نهادن هیکل سلیمان در مکان بیتالمقدس است که برای محقق شدن این کار باید مسلمانان جهان را نابود کنند؛ این کار آنها در عمل تشکیل حکومت داود و تثبیت آن توسط حضرت سلیمان را به یاد میآورد و به همین دلیل است که بر رویی هیکل سلیمان تاکید بسیاری شده است.
در کتاب مقدس(تورات) پس از ایجاد دولت یهودی در بیت المقدس، به جنگی به نام آرمگدون یا هارمجدون اشاره شده است که جهان درگیر جنگ میشود؛ در اواخر این جنگ که یهودیان با عده کمی مقابل دشمنان زیادی در حال شکست خوردن هستند، منجی ظهور میکند؛ دشمنان را میکشد و همان جا مدفونشان میکند که تا چهل سال صحرا از بوی مردگان در عذاب است.
از این به بعد زمان خوشبختی یهود شروع میشود و تمام جهان تحت سلطه آنان در میآید ؛ هارمجدون نام تپهای در 55 کیلومتری شمال فلسطین، بین حیفا و قدس است که به علت شروع و کثرت درگیری در آن مکان، نام آنجا را بر روی جنگ نهاده اند.
آخرالزمان سازی سینما
با توجه به اینکه سینمای هالیوود مسخر در دستان یهود است و عمده کمپانیهای فعال فیلمساز در هالیوود یهودی هستند. به همین دلیل تفکر یهودی در فیلمهای هالیوودی به آسانی قابل مشاهده است. این مسئله را در آثاری زیادی میتوان مشاهده کرد.
آخرالزمان سازی مولفه مرتبط با منجیگرایی است. فیلم «شاگرد جادوگر» از نوع فیلمهای آخرالزمانی متافیزیکی-جادویی است، در اینگونه فیلمهای آخرالزمانی ساحران، جادوگران و رمالان، برای به دست آوردن قدرت، عرصه را بر آدمی تنگ کرده و اوضاع را به سمت وحشت و هراس واپسین روزهای حیات بشری پیش میبرند.
در آخرالزمانی که در الهیات مسیحیت صهیونیستی و در کتب مقدس یاد شده است، در پایان دوران، موجوداتی پلید و شیطانی زندگی انسانها را به خطر میاندازند، موجوداتی که در هر یک از داستانپردازیها، متفاوتاند، در واقع موجودات عجیب و غریب هالیوود ریشه در تفکر مسیحی صهیونیستی و یهودی آنها دارد.
این موضوع را در این داستان میتوان با موجوداتی چون دیو، اژدها، مرگ خواران، مردههای جادوشده، دیوانهسازها، حیوانات عجیب و جادوهای خطرناکی دید. موجودات و جادوهایی که زندگی جادوگران و انسانهای خوب را به خطر انداختهاند و مانند سد راهی برای منجی هستند.
امروزه نیز فیلمهایی همچون سه گانه دونده مارپیچ، فارنهایت 451، سه گانه ناهمتا و ... ساختار حکومتی ما بعد بشر کنونی را به تصویر کشیده است که از منجیهای مختلفی پرده بر میدارد که هر کدام شکل، جنسیت، منش، رفتار و اسلوب خاص خود را دارند. /۹۱۸/ی۷۰۲/س
علی اصغر سیاحت هویدا
منابع
1- همایون، دکتر محمدهادی، تاریخ تمدن و ملک مهدوی، نشر دانشگاه امام صادق، چاپ دوم، تهران، 1391
2- حامدی، محمد مهدی، دشمنان مهدویت چرا و چگونه؟، انتشارات آئین احمد، چاپ نهم، قم، 1393
3- شهبازی، عبدالله، بنیانهای تاریخی اندیشه سیاسی یهود، نشر باشگاه اندیشه، چاپ اول، تهران، 1384
4- هلال، رضا، مسیحیت صهیونیست و بنیادگرای آمریکا، علی جنتی، نشر ادیان، چاپ اول، قم، 1383